چهارشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۹

آخیششششش....

بالاخره با کمک در و همسایه و همیاری والدین و بچه خاله ها و کلا جمیع مسلمان...بنده فرم های دانشگاه بریتش کلمبیا رو پر کرده و امروز submit نمودم تا ببینم آیا خداوند برای ما ادامه تحصیل در رشته اقتصاد را مقدر می داند یا خیر...

امروز با خبر فوت خاله پدر نیما روز را آغاز کردیم.سپس ایمیل دریافتی از جانب شرکت fedex مبنی بر deliver شدن لپ تاپ خریداری شده برای خان داداش ما را کمی خوشحال کرد اما در فاصله کمتر از نیم ساعت استرس بر ما مستولی شد.لپ تاپ 2500 دلاری معلوم نبود کجا deliver شده.به fedex زنگ می زنم یارو می گه ادرس اینه می گم بله...می گه...خوب من با carrier صحبت می کنیم ببینم کجا و به کی تحویل نموده است و سپس با ما تماس می گیرند.من که داشتم دیونه می شدم.نیما هم در این فاصله به دفترش که آدرس انجا را داده بودیم رفت . و به دانشکده های اطراف و ساختمان ها هم سری زد...خبری نبود...در تماس دوم جناب آقای کارمند محترم فیدیکس اعلام کردن.4 ساعت process اینکه ببین کجا deliver شده طول می کشه...دیگه من داشتم خل می شدم که نیما زنگ زد و گفت باهاش تماس گرفتن و گفتن در یه ساختمان پرت تحویل دادن. دلیلشون هم اینه که اینجا دیگه شخصی دریافت نمی کنن.(آخه یکی نیست بگه آدم های ناحسابی اولا در اون ساختمان دفتر نیما هست. غلط می کنید دریافت نمی کنید. دوما اگه آدرس و عوض می کنید یه notification واسه آدم بدید...نه اینکه تحویل داده شد به دانیل...)خلاصه...لپ تاپ که به خانه رسید من سکته رو کرده بود. هرچند هیچ اتفاقی نمی افتاد و نهایتا خسارت پرداخت می کردند اما من مردم و زنده شدم...چون اگه به زمان برگشت من به ایران نرسه دیگه خیلی ضایع بود...و اون وقت من برای چی اصلا خریدم...

الآن در مک گیل عزیزم...فرم ها submit کرده و با خیال راحت به خیابان شربروک نگاه می کنم...گاهی هم به نیما که داره پایان نامه می نویسه ...و کلا آروم هستم...هرچند هنوز در خونم کمی استرس مضاعف موجود است...

روزگارتان سلامت...

سیما

اسفند 1389

*از امروز به بعد رسما تعطیلات من آغاز می شه.هرچند می خوام یه سری از کارهای یونی رو انجام بدم...اما آهسته آهسته

** این اسپریت حراجه...هیچ کس با من نمی آد خرید...بی ادبااااااا

***در ضمن واسه عیدی برای نیما دو عدد ادکلن خریدمburberrylondon و locoste pour homme...خودم عاشقشون شدم..از اینترنت هم خریدم.

بسیار هم راضی هستم.به موقع اومد و سرویس دهی عالی داشت.اصل هم بود...مطمئن نیستم،اما هم موندگاره.

هم بوش همون یکی هست که تست کرده بودمhttp://www.fragrancegarage.ca


۱ نظر:

رضا گفت...

سلام
براتون آرزوی موفقیت می کنم
ما هنوز بعد از 3 هفته کامل به اطراف مسلط نشدیم. خوش به حالتون که نیما جان در کنارتون هستن.
برای امتحان رانندگی، ممکنه بعدا مزاحمتون بشم؟