دوشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۹

توضیح شمارش معکوس گوشه صفحه...

ماجرای این countdown این گوشه صفحه رو باید توضیح بدم که داره زمان خروج من از ایران رو نشون می ده...

راسیتش بعد از عقد، نیما جان فقط 1 ماه ایران بودن و رفتن به سرزمین کفار، و به مدت 6 از ما دور بودن.زمانی که به ایران بازمی گشتند.تاریخ برگشت خود را 21 سپتامبر انتخاب کردن.من هم اون زمان مطمئن بودم خوب حتما ویزا می آید.با توجه به اقدام در اول فوریه...رفتم واسه خودم بلیط همزمان با نیما برای رفتن گرفتم...و جای شما خالی...21 سپتامبر نرفتم...انداختیم 14 اکتبر..14 اکتبر نیامد ویزا...نیما انداخت 19 اکتبر و از ایران رفت و من هم دیدم که ظاهرا قرار نیست به این زودی ها بیاد...گفتم جهنم و ضرر، می شینم این ارشد و اینجا می خونیم.و بلیط و انداختم 31 ژانویه...قرار هم شد اگه ویزا اومد و من باید در ظرف 1 ماه وارد کانادا بشم...یک هفته یا ده روزی می رم و بر می گردم...و بعد 31 ژانویه می رم.اگه اومد و تاریخش ورود تا 31 ژانویه مهلت داشت.صبر می کنم.31 ژانویه با فراغ خاطر می رم و تا می بر نمی گردم...اما هیچ جوری حساب نکرده بودم،ممکن اصلا تا 31 ژانویه هم نیاد...فعلا که خبری نیست...و شاید تا اون زمان هم نشه...

جالب ترین نکته اینجاست که مدیکال تاریخ مصرف 1 ساله داره،من در هفته اول فوریه آزمایشات مدیکالم را انجام دادم...و اگه تا فوریه ویزا نیاد باز باید این کار رو انجام بدم...

چه می دونم دوستان دمشقی دارن چه گلی به سر ما می زنن...اما خدا کنه گلایور نباشه که حساسیت دارم بهش فجیع...

اینم از ماجرای این countdown بالای صفحه که الآن رسیده به 90 روز...یعنی دقیقا سه ماه دیگه از امروز من به وسیله پرواز BMI باید از ایران ظاهرا با توجه به این بلیط هایی که دارم خارج شم...اما هنوز...هیچی معلوم نیست...

به امید یک خبر تازه...

سیما

آبان 1380

نوامبر 2010-11-01

۱ نظر:

Mary گفت...

سلام
عجب داستاني داريد. ما انتظار مي كشيم و شما هم انتظار مي كشيد ولي اين انتظار كجا و آن انتظار كجا. تا حدي مي تونم دركت بكنم چون ماهم براي رسيدن به هم سالها منتظر بوديم تا شرايط ازدواج رو پيدا كنيم.سالها صبر كرديم تا يه روزي مثل الان تو يه خونه باشيم.بهرحال اميدوار باش كه فردا روز قشنگي است.